ارشن، رسانه اجتماعی تحلیلی بازار سرمایه
ارشن، رسانه اجتماعی تحلیلی بازار سرمایه

ارشن، رسانه اجتماعی تحلیلی بازار سرمایه

آیا این یک بحران مالی است؟ 2

ویژگیهای یک بحران مالی

شرط 2: اهرم مالی، مظنون اصلی
همه حباب‌ها به بحران منجر نمی‌شوند. برای اینکه بحران تولید شود، نیاز به چیز دیگری است: اهرم مالی که به معنای وجود بدهی بسیار زیاد نسبت به دارایی یا درآمد است. اهرم مالی باعث نمی‌شود که بازار سقوط کند؛ به همان اندازه که رانندگی سریع در بزرگراه باعث تصادف کردن خودروی شما نمی‌شود. اما اهرم مالی مثل سرعت بالا باعث می‌شود که تصادفات به نحو کشنده‌تری رخ دهد. وقتی که بازارها به حرکت درمی‌آیند اهرم مالی سودها و زیان‌ها را بزرگنمایی می‌کند. فرض کنیم شما یک دلار را صرف خرید یک سهم می‌کنید که ارزش آن 50 درصد کاهش می‌یابد. در این حالت نصف سرمایه‌گذاری خود را از دست می‌دهید. فرض می‌کنیم که شما دلار خود را برمی‌دارید و یک دلار دیگر قرض می‌گیرید و با دو دلار یک سهم می‌خرید که سپس 50 درصد کاهش ارزش پیدا می‌کند. پس از بازپرداخت یک دلاری که قرض گرفتید کل سرمایه خود را از دست داده‌اید.

کاهش قیمت مسکن که از سال 2006 شروع شد، خسارت بسیار بیشتری از سقوط قیمت سهام پس از ترکیدن حباب دات‌کام در سال 2000 ایجاد کرد؛ اگر چه ارزش از دست رفته تقریبا شبیه هم بود. چرا؟ طی حباب دات‌کام، سهام بسیار کمی با پول وام‌گرفته شده خریداری شده بود، در صورتی که طی حباب مسکن، تقریبا همه خانه‌ها با وام بانکی خریداری شده بودند. به محض اینکه قیمت خانه‌ها سقوط کرد، مالکان خانه‌ها از پرداخت اقساط وام‌ها ناتوان شدند و زیان وام تمام سرمایه وام‌دهندگان را نابود کرد. حقیقتا در بدترین بحران‌های مالی معمولا بانک‌ها درگیر هستند، چون ماهیت فعالیت بانک‌ها بر اساس اهرم مالی است.


اهرم مالی اغلب دست یاری‌گر کژمنشی (مخاطره اخلاقی) را به کمک می‌گیرد؛ اصطلاحی که ریشه آن به ...

متن کامل بلاگ از ناصر صنوبر را در آدرس زیر مطالعه کنید:

www.ershan.ir/blog/9239


با پیوستن به ارشن از بلاگ‌های تحلیلی و آموزشی متخصصین بازار سرمایه بهره‌مند شوید.  



آیا این یک بحران مالی است؟ 1

 

روزها، هفته ها و شاید ماهها است که رنگ اغلب نمادهای بازار را قرمز می بینیم و این وضعیت برای هر آدم صبور حتی بی تفاوتی خسته کتتده است. آیا این یک بحران مالی است؟ اگر بحران است چرا پیش بینی نشد؟ کی درست می شود؟ اینها بخشی از سوالاتی است که هر روز خدا فعالان بازار با آنها مواجهند.

عنوان متن اصلی: گونه‌هایی از درد اعصاب

1- مقدمه
در نوامبر 2008 هنگامی که انگلستان وارد بدترین بحران مالی از دهه 1940 تاکنون می‌شد، ملکه الیزابت از فرهیختگان نخبه در مدرسه اقتصاد لندن پرسید، چرا هیچ کس آمدن این بحران را ندید؟ اقتصاددانان برجسته همایشی ترتیب دادند تا این پرسش را بررسی کنند و سپس با خجالت‌زدگی نامه‌ای برای ملکه تهیه کردند. آنها نوشتند «علیاحضرت، ناتوانی در پیش‌بینی زمان، ‌دامنه و شدت این بحران، اصولا به ناتوانی در توان خیال‌پردازی جمعی برمی‌گردد.»

2- آیا بحران ها قابل پیش بینی هستند؟
آنها خیلی مقصر نیستند. تنها چیزی که چاره‌ناپذیرتر از خود بحران‌ها است، ناتوانی ما در حدس زدن و پیش‌بینی آنها است.  کارمن راینهارت و کنث راگاف در کتاب «این دفعه متفاوت است: هشت سده حماقت مالی» می نویسد، بحران‌ها پای ثابت بازارهای مالی از سال 1340 میلادی به بعد بودند؛ زمانی که ادوارد سوم شاه انگلستان در پرداخت بدهی کوتاهی کرد و باعث ورشکستگی بانکداران فلورنتین شد که پول جنگ وی با فرانسه را تامین می‌کردند تقریبا از سال1800 به طور پیوسته، بخشی از جهان گرفتار بحران بانکداری یا بدهی بوده است و برای سده‌ها جوامع سعی کرده‌اند تا راه‌هایی برای متوقف کردن آنها پیدا کنند. به این خاطر بود که بانک‌های مرکزی را ایجاد کردند تا جلوی بحران‌ها را بگیرد و نقش آخرین مرجع وام‌گیری را به آنها دادند و صندوق بین‌المللی پول همین کار را برای کشورها انجام می‌دهد.

مشکل اصلی این است که هیچ تعریف واحدی از بحران وجود ندارد؛ همان گونه که یک قاضی هنگام حکم دادن درباره صور قبیحه گفت، تصاویر این چنینی فقط زمانی شناخته می‌شوند که آنها را ببینید. به راه افتادن بحران غیرقابل پیش‌بینی بوده و رویدادی خشونت‌بار و اغلب احساسی است، چون سرمایه‌گذاران و وام‌دهندگان دسته جمعی به راه می‌افتند تا از منافع خود حمایت کنند.

بازارها معمولا خود تصحیح‌کننده هستند، به طوری که قیمت‌های پایین‌تر خریداران بیشتری را به ...

متن کامل بلاگ از ناصر صنوبر را در آدرس زیر مطالعه کنید:

www.ershan.ir/blog/9235